سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/7/19
5:4 عصر

درد و دل های یک دانشجو

بدست محمدجواد خلیلی در دسته عقب ماندگی، دانشگاه آزاد اسلامی، سطح پایین علمی، اساتید بی سواد، مسائل جهان سوم

رنج ـ نامه 1

مطالبی که در قالب رنج – نامه 1 الی 5 ارائه می گردد یادداشتی پیوسته می باشد که به علت محدودیت فضا در قالب 5 یادداشت جداگانه عرضه می شود

 

     من دانشجوى کارشناسى ارشد علوم سیاسى داشنگاه آزاد اسلامى واحد قم هستم . بعد از ورود به دوره ارشد
در این دانشگاه در خصوص تدریس بعضى از اساتید مسائلى را دیدم ، که بارها از صمیم دل نالیدم . چرا که کار از گزیدن لب و فشردن دندان ، و به دهان گرفتن انگشت حسرت ، گذشته بود . لذا مشفقانه به عنوان برادرى
کوچک نکاتى را متذکر مى‏شوم ، شاید مفید فایده باشد .

     اساتید عزیزى که مورد خطاب مى‏باشند از من رنجیده خاطر خواهند شد؛ هر چند آزردن دوستان سخت است
و براى راقم بى هزینه نخواهد بود ، اما عشق به تعالى ایران زمین ، آن‏قدر شیرین است که حاضرم تمام تلخى‏ها
را به جان خریدار شوم .

     آن زمان که صداى غرش توپ‏هاى روسى از شمال ایران شنیده شد و لختى بعد ، مرکبى که آغشته به خون
مردم این سرزمین بود؛ بر کاغذهاى نه چندان سفید آن روزگاران نشست ، تا داغ دو عهد
نامه ننگین را بر پیشانى
رجال این سرزمین بنشاند . از آن زمان نخبگان این سرزمین دریافتند که دیر هنگامى است که آنان به جهالت
آرمیده‏اند و مغرب زمین ، جلودار حرکت کاروان بشریّت شده است .

     عباس میرزا علی رغم دلاورى‏هاى فراوان ، بعد از جنگ بهت‏زده از اجانب مى‏پرسد ؛ مگر آن آفتاب که بر شما طلوع مى‏کند ، به غیر این آفتاب است؟ مگر مردمان ما از دیارى ، جز این کره خاکى هستند ؟ آرام آرام او و
بسیارى از رجال و نخبگان این سرزمین با پدیده‏اى به نام عقب ماندگى آشنا شدند . هر کس به فراخور حال و
اندوخته علمى و تجربه‏اى که داشت ، راه حلى را براى برون رفت این سرزمین از این گرداب پیشنهاد مى‏کرد .
عدّه‏اى بر سبیل تقلید کورکورانه رفتند که باید سرتا به پا غربى شد و هر آنچه متعلّق به سرزمین مادرى است ؛
باعث عقب ماندگى است ، عدّه‏اى نظام سیاسى را مقصر دانستند و عدّه‏اى دیگر خط ، زبان و عدّه‏اى دیگر ملیّت
و نژاد و فرهنگ را مقصر دانستند ، و حتّى دین نامش در فهرست متهمان اصلى قرار گرفت . اما به هر ترتیب
کیست که نداند چراغ راه ، براى حرکت به سمت سعادت ، مشعل علم و دانش است . تمامى نظریاتى که پیرامون
عقب ماندگى ارائه شده است ، بر توسعه علم و دانش تأکید داشته . لذا به همّت ابرمردى روشن بین ، دارالفنون
متولد گردید و از آن زمان تا کنون ، نهادى مقدس به نام دانشگاه ، عهده‏دار روشن نگه داشتن چراغ علم و
فضیلت در این سرزمین است ، تا شاید از دست رنج اساتید و دانشجویانش ، براى تعالى این دیار بهره‏اى به
دست آید . اما آیا دانشگاهى که شما عزیزان استاد آن هستید و با این روش تدریس و با این بار علمى ، آن
مطلوب گران بها به دست مى‏آید؟